† سروش نامه ††

دست نوشته ، گزیده ، تلخند ، طنز و کوفت و زهرمار و هزار تا شروور دیگه .

† سروش نامه ††

دست نوشته ، گزیده ، تلخند ، طنز و کوفت و زهرمار و هزار تا شروور دیگه .

497

دختر دایی 3 سالم داشت تعریف میکرد: " بابام تصادف کرد زد به یه موتوری موتوریه افتاد بابامم پرید روی ماشین "

من : " بابات چطوری پرید رو ماشین ؟"

دختر داییم:" مثل میمونا ".

496

ﻋﺸﻖ ﻭ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺣﻤﺎﻗﺖ ﻭ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻏﻠﻂ ﮐﺮﺩﻡ، ﻣﯿﺎﺩ ! ﺣﺘﯽ ﺗﻮ ﺩﯾﮑﺸﻨﺮﯼ !

495

سال دیگه باید یه سگ گله و یه چوپون هم به کلاه قرمزی اضافه کنن حواسشون به این حیوونا باشه

494

هربار فکر مى کنم بى تقصیرم یه صدایى از عمق فکرم میگه خوب نگشتى، باید همونجاها باشه.

493

استاد مى گفت وقتى توى تحقیق به قسمت نتیجه گیرى میرسى تمام خستگیت در میره، ظاهراً اساتید دانشگاه تا حالا ظهرا نخوابیدن.

492

روى میز استادم یه عکس بود از خودش و همسرش در حالى که دختر کوچیکش بینشون نشسته، طبق فیلما باید جورى شلیک میکردم که خونش بپاشه روى قاب عکس.

491

ﭼﻨﺪﺗﺎﻳﻰ » ﺑﺮﻭ ﺑﺎﺑﺎ « ﭘﻴﺸﻢ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺒﺮﻡ ﺑﺮﺳﻮﻧﻢ ﺑﻪ ﺍﻫﻠﺶ

490

بهم گفت : " ﭼﻴﺰ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﺍﺯﻡ ﻧﻤﻮﻧﺪﻩ، ﻣﻴﺨﻮﺍﻯ ﻛﻤﻰ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻡ ﺑﺪﻡ ﺑﺒﺮﻯ؟ "

489

ﺧﺒﺮ ﺧﻮﺏ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺰ ﺑﮕﺬﺭﺩ، ﺧﺒﺮ ﺑﺪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﮕﺬﺷﺖ ﻫﻴﭻ ﻏﻠﻄﻰ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﻧﻴﻢ ﺑﻜﻨﻴﻢ

488

ﺑﻪ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﺁﻫﻨﮕﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﮕﻰ ﺁﺭﻩ ﺁﻗﺎﺟﻮﻥ، ﺍﺻﻼً ﻣﻦ ﺑﺪﺑﺨﺘﻢ، ﺧﻴﺎﻟﺖ ﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ؟