† سروش نامه ††

دست نوشته ، گزیده ، تلخند ، طنز و کوفت و زهرمار و هزار تا شروور دیگه .

† سروش نامه ††

دست نوشته ، گزیده ، تلخند ، طنز و کوفت و زهرمار و هزار تا شروور دیگه .

517

تولد گوگوشه ، میخواستم براش دعا کنم ای دلبر من الهی صد ساله شوی ، دیدم با این حساب 1 سال دیگه بیشتر عمر نمیکنه

516


کلا حال و روزم جوریه که تنها فیلمی که میشه از روش ساخت ، فیلم ایرانیه .

515

شاید الان اگه تو یه موقعیت دیگه بودم گیتار جدیده رو برمیداشتم و با عطر تمیزش میکردم ، ولی الان فقط دلم میخواد چند تا گلدون بشکنم .

514

شباهتای ما و دشمنامون اینه که هممون یه چیزو میخوایم ، تفاوتمون " شیوه " ی استفاده کردنشه .

513

قوی ترین اعتقاد من این بود که " پول " ، " قدرت " میاره .



ولی وقتی دیدم هرچقدرم " پول " داشته باشی نمیتونی یه مُرده رو زنده کنی اعتقادم نابود شد .

512

نمیدونم هاى زندگیم داره زیاد میشه، فقط همینُ میدونم.

511

هر وقت براى استراحت از فضاى درس خارج میشم راه برگشتُ پیدا نمیکنم.

510

انقدر از برنامه ریزى هام جلو افتادم که ممکنه زودتر از موعد بمیرم.

509

اولین اتفاق بد هر روز بیدار شدنه و دومیش بیدار موندن.

508

سوار غریب ترین خط اتوبوس شهر شدم. هیچ مسافرى جز من سوار اتوبوس نشد، شاید اگر من نبودم راننده هم خودشُ از اتوبوس در حال حرکت پرت میکرد بیرون.